در بازارهای معاملاتی کارکشن ها خیلی مهم هستند و بررسی آنها می توانند سرنخ های خوبی برای ورود به معامله به ما بدهد . این کارکشن ها دارای انواع مختلفی هستند،اینکه چه خصوصیاتی دارند ؟چطور شکل می گیرند ؟و چطور باید آنها را در بازار شناسایی کنیم ، در این بخش از آموزش‌ها به آن می پردازیم .
اکستنشن و کارکشن در بازارهای معاملاتی حکم دم و بازدم را دارند، همانطور که ما انسان ها برای زنده بودن و برای ادامه بقا ، نیاز به این داریم که دم و بازدم را هر دو باهم داشته باشیم و هرگز یکی از آن به تنهایی ما را نمی تواند زنده نگه دارد ، برای بازارهای معاملاتی هم دقیقا همینطور است. یعنی هر وقت که دیدید بازار یک حرکت صعودی یا نزولی را بی وقفه دارد تکرار می کند ، بدانید که یا آن تایم فریمی که بازار را می بینید تایم فریم مناسبی نیست و باید به تایم فریم بالاتر بروید یا اینکه اگر تایم فریم بالاتر هم همینطور است ، بدانید که به طور ناسالم و به طور غیر واقعی قیمت در حال رشد کردن است و این در واقع یک حباب است. پس باید دم و بازدم در بازار های معاملاتی وجود داشته باشد. پس زمانی که در بازار اصلاح شکل میگیرد ، معامله گر باید خوشحال باشد نه ناراحت ، چون می‌فهمد که قیمت بطور سالم حرکت می‌نماید ؛ و میداند که با این اصلاح ، قیمت دارد فرصت های جدید برای ورود و افزایش حجم ، در اختیار معامله گر قرار می‌دهد ؛ به هر حال در بررسی بازار، به این اصلاح ها نیاز داریم و دلیل اینکه چرا نیاز داریم بخاطر برهان خلف است که در بخش های بعدی توضیح خواهیم داد.
انواع کارکشن:
کارکشن ها هر چند که در جایگاه دم و بازدم بازار هستند و باید وجود داشته باشند تا ما مطمئن باشیم که در یک بازار سالم و پایدار معامله می کنیم ؛ اما از بررسی انواع کارکشن هم می توان به سرنخ هایی از بازار دست یافت . به عنوان مثال الان در بازار چه مقدار نقدینگی وجود دارد ؟ و یا در حال حاضر بازار چه مقدار حرکاتی را خواهد داشت ؟
خوب تا الان فهمیدیم که اکستنشن ها و کارکشن ها نقش بسیار مهمی در سرنخ هایی که در بازارها برای معاملاتی که می خواهیم بگیریم دارند. حال می خواهیم دقیق تر بررسی کنیم که چطور از این سرنخ ها باید استفاده کنیم.
گفتیم که این دم و بازدم در بازارهای معاملاتی اکستنشن ها و کارکشن ها هستند. یعنی ما چه برای معاملات ادامه دهنده چه برای معاملات بازگشتی نیاز داریم که این کارکشن ها و اکستنشن ها و سرنخ هایی که به ما می دهند را در نظر بگیریم و به نفع خودمان از آن سرنخ ها استفاده کنیم.حالا قصد داریم از طریق همین تعریف ساده و مفاهیمی که تا کنون آموخته ایم ، قدرت یک روند چه در جهت صعود و چه در جهت نزولی را بررسی کنیم.
یکی از انواع اصلاح ،کارکشن استال می باشد که در حرکات اسپایک به خاطر حجم سنگین سفارشات و تمایلات در جهت روند این نوع اصلاح ایجاد می شود.
اسپایک اکستنشن با کیفیت است ، و در کندل‌های تشکیل دهنده آن قدرت دیده می‌شود . ودر این کندل‌ها فشار برگشتی از ناحیه تیم مخالف دیده نمی‌شود . مثال اگر سایه هایی در بالای کندل‌ها )در حرکت صعودی دیده می‌شود ، این Shadow ها کوچک هستند ، چون قدرت پول در این حرکت زیاد است ، به حدی که پول‌های خالف جهت نمی‌توانند جلوی این حرکت را بگیرند و مانعی ایجاد نمایند . در نتیجه نشانه های قدرت پول‌های در جهت spike ، و ضعف پول‌های خلاف جهت اسپایک در کندل‌ها دیده می‌شود .
معمولا شروع spike با کندل‌های کوچک می باشد تا میانگین خرید سازندگان آن عدد خوبی باشد . به این خاطر است که spike با کندل‌های بزرگ شروع نمی‌شود . در اسپایک کندل‌ها به مرور می‌توانند بزرگتر شوند ، ولی باید متعارف باشد مثال یک و نیم برابر کندل‌های متن بازار( ، نه اینکه اسپایک با دو کندل کوچک شروع شود و اندازه کندل سوم بیش از %70 طول اسپایک باشد . spike معمولا در انتهای روند قبلی یا رنج ها مثال چوپی دیده می‌شود ، نه وسط روند ؛ و اگر بعد از چوپی رخ دهد ، شرایط مناسب تر است ، چون در چوپی فرصت کافی جهت جمع کردن آن ارز یا سهام در میانگین قیمتی مناسب تر ، برای معامله گران بزرگ ، وجود دارد .چون آنها پول زیادی دارند و سهام زیادی را باید جمع کنند ، در نتیجه باید طوری ورود کنند که میانگین خریدشان زیاد نشود . پس در مدت زمان زیادتری شروع به جمع کردن این حجم زیاد می کنند ؛ در نتیجه ، آن حجم زیاد در میانگین کم منجر به تشکیل کندل‌های کوچک می شود ، به این دلیل است که spike ، از کندل‌ها کوچک شروع شده ، و به مرور کندل ها بزرگتر می‌شوند .
نکته مهم دیگر این است که اصلاح این حرکت پر قدرت بسیار کوچک و در حد یک توقف کوتاه یا stall میباشد و عمق اصلاح معمولا بیشتر از %15 کل حرکت نمی‌باشد ، مثال اگر spike ما از 5-6 کندل تشکیل شده باشد ، عمق اصلاح stall به اندازه یک کندل باشد .
تعداد کندل های stallمعموال 3 تا 5 کندل می باشد نهایتا 6 کندل ، چون اسپایک یک حرکت پُر پول است ، معامله گران خلاف روند در مقایسه با سازندگان اسپایک ، نباید پول زیادی داشته باشند که بتوانند مدت زمان زیادی قیمت را در خلاف جهت حرکت داده یا نگه دارند . پس اگر مدت زمان این اصلاح زیاد شد ، بدین معنی است که پول کافی در حرکتی که ما آن را در ابتدا اسپایک تشخیص دادیم ، وجود ندارد ؛ در این صورت این توقف قیمت ، استال نیست و بازار چوپی شده است ، که میزان نوسان قیمتش ، به اندازه یک کندل است ، و بعد از این معلوم نیست بازار صعودی می شود یا نزولی .همچنین اگر کمتر از 3 کندل مخالف در گام دیده شود، این اصالح به حساب نمی آید ، و یک توقف کوتاه برای گام می باشد و طبیعی است و جزو اکستنشن به شمار می آید.
در spike قدرت پول زیاد است ، ما انتظار داریم بعد از stall ، اکستنشن خوبی به اندازه موومنت قبلی شکل گیرد.
برای معامله در اسپایک ، می‌توان بعد از کندل سوم stall ، یک دستور معاملاتی با خلصی ، زیر پایین ترین کندل stall قرار داد اما در روند نزولی این دستور معاملاتی را تا تشکیل کندل ششم stall نگه می‌داریم ، اگر قیمت در جهت اسپایک حرکت کرد که معامله ما فعال می‌گردد ، ولی اگر بعد از کندل ششم قیمت حرکت نکرد در کندل هفتم، دستور معاملاتی را لغو می‌کنیم ، چون stall ما شکل نگرفته و تبدیل به چوپی شد و باید صبر کنیم تا تکلیف بازار مشخص شود.
طبق تئوری حراج، بعد از اینکه قیمت رشد خوبی کرد ، مقبولیت خود را از دست می‌دهد و دیگر کسانی حاضر نیستند در قیمت های بدتر ، آن را تصاحب نمایند چون آن‌قدر رشد کرده که از لحاظ آنها دیگر ارزنده نیست . برای آنکه این ارزنگی مجددا ایجاد شود ، قیمت باید اصلاح نماید ، برای اینکه این اصلاح نظر دیگران را جلب نماید باید هم اصلاح زمانی رخ د و هم اصلاح قیمتی رخ دهد.
دیدگاه ها و پرسش ها
تعداد دیدگاه های این صفحه 3 تعداد کل دیدگاه ها: 11,6932
0
3
0
2
0
خواهش میکنم خانم نقی زاده
باعث افتخار ماست🙏
دیدگاه شما
دیدگاه ها و پرسش ها
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید
ثبت دیدگاه
با تبادل تجربه و نظر زمان بخرید
پاسخگویی حداکثر 30 دقیقه کاری
جهت ارسال کامنت لطفا به سایت وارد شوید