شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد و تجربه کرده باشید که چند وقتی است بازار خوب شده یا اینکه چند وقتی است بازار بد شده یا از سوددهی افتاده ؛ و از معامله گران زیاد شنیده می شود که میگویند : بازار امروز خوب و تحلیل پذیر است و سیگنالهای خوبی را به تعداد زیاد صادر میکند و یا برعکس ، بازار امروز خراب بود و حدضرر های زیادی فعال گشت و یا گفته میشود بازار تحلیل پذیر نیست و الگوهای زیادی نقض شده و سیگنالهای خوبی نمیدهد . یا در شبکه ی اجتماعی دیده باشید که بین معامله گران این صحبت ها رد و بدل می شود که مثلا این هفته بازار خوب بوده یا خوب نبوده این موضوع در بازه های زمانی مختلف باعث میشود که بگوییم : امروز بازار خوب یا بد است و یا چند روز یا یک هفته و حتی یک یا چند ماه است که بازار خوب یا بد است .
این موضوع سبب شده معامله گران به دنبال این باشند که بخواهند به تعریف درستی از مفهوم خوب یا بد بودن بازار دست یابند، و بخواهند برای خود یا دیگران مشخص کنند که چه زمانی بازار در حال خوب خود قرار دارد و چه زمانی در حال بد خودش است . چون اگر بازار در حال بد قرار دارد ، معامله گر نباید ترید نماید ، چون تکلیف فروشندگان و خریداران بزرگ بازار مشخص نیست . اگر شخصی در این بازار ترید نماید ، در بازاری معامله میکند که ریسک معامله بسیار بالا است ، چون آن معامله گران موثری که قرار است با پولهایشان حرکت موثری در بازار شکل دهند ، هنوز تصمیمی در این خصوص نگرفته اند و ما مجبوریم با معامله گران ُخرد و با پولهای کوچک که اکثرا رفتارشان نیز هیجانی
است ، معامله نماییم . و یا زمانی که بازار خوب است باید معامله گر آن را تشخیص دهد تا بتواند تعداد بیشتری از معاملات را که احتمال موفقیتشان نیز بالاتر است ، ترید نماید تا بتواند جبران زمانی که بازار بد بوده و ترید نکرده یا سود کمی کرده و یا با ضرر معاملات خود را بسته ، را جبران نماید.
مسئله اینجاست که بازار هیچگاه به یک حالت حرکت نمیکند همیشه روی یک روال نیست و حالت های مختلفی را دارد و مدام تغییر میکند. به این خاطر سه تا از پر تکرارترین این حالت ها در این بخش از آموزش مورد بررسی قرار می گیرد که وقتی ما این بخش را یاد میگیریم دیگر نیاز نیست برای فهمیدن چرخه ی بازار بخواهیم به بازار هزینه بدهیم یا ضرر
کنیم و قبل از اینکه این چرخه به وجود بیاید ما این را فهمیده ایم .
حالا چرا می گوییم با هزینه نکردن یا هزینه ی خیلی کم یاد بگیریم هر چند که می توانیم با خوب سود کردن هم این را متوجه شویم ، چون گقتیم ممکن است تجربه کرده باشید که احساس میکنید که چند وقتی بازار است خوب شده یا بد شده، خوب این خودش نوعی ضرر محسوب میشود چرا ؟ چون شما اگر از قبل بدانید بازار به چه شکل حرکت میکند ، از قبل نمی آیید با سودها محدود و اندکی از بازار خارج شوید ، بلکه کل آن پتانسیلی که وجود دارد را استفاده میکنید.
ما در بررسی چرخه بازار میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چه نشانه هایی در بازار دیده شود ما می توانیم بگوییم بازار خوب است یا بازار بد است . در این بررسی نوع بازار یا نوع تایم فریم فرقی ندارد .
چرخه بازار ابتدا با اسپایک شروع می شود اما بصورت کلی دو چرخه در بازار وجود دارد و بیشتر دیده میشود : یا بازار رنج یا رونددار است.
چرخه ی اسپایک در بازار های معاملاتی خیلی کم دیده می شود و میتوان گفت : به ندرت به وجود می آید . پس ما بیشترین تمرکزمان را روی چرخه ی ترند یعنی روند های صعودی یا نزولی میگذاریم .
در چرخه Trend ، بازار از گام و اصلاح هایی تشکیل شده که اصلاح ها بیش از 50% قیمت را برنمی گردانند و تا زمانی که این توالی تکرار میشود بازار ما روند دار ترند است.
سومین چرخه بازار چرخه رنج است . در چرخه Range ، یک بازار نوسانی داریم که بسته به فاصله بین دو نوسان ، میتواند به صورت یا باشد ، یعنی اگر فاصله بین دو محدوده در حد کارکشن و حتی کمتر باشد به آن رنج چوپی می گویند و اگر محدوده نوسان قیمت در حد 1 تا 2 اکستنشن متن بازار باشد به آن رنج sideway می گویند .
رنج ها بعد ازچرخه ترند ، اکثرا به صورت رنج چوپی دیده می شوند و جایی که دیگر، معامله گرهای سازمانی به اندازه کافی سودشان را از بازار گرفته اند و دیگر در بازار تحرکی ندارند که معامله گرهای حرفه ای بخواهند از آن بهره ببرند و معامله گرهای حرفه ای هم به اندازه کافی در بازار سود کرده اند و نشانه های پایان روند را به خوبی میشناسند ؛ اما کسانی که دنبال تاییدیه های بیشتر بودند یعنی معامله گران ُخرد یا کسانی که حتی صبر می کنند یک روند در سه تا تایم فریم مختلف ایجاد شود و از تایم فریم پایین تا تایم فریم بالا معامله میکنند، اینها دیگر دیر متوجه پول و قدرت قیمت در بازار میشوند و پول و مهارتشان هم به اندازه همان درکشان از بازار است یعنی کم است. بعد از ورود این طیف از معامله گران ، قیمت وارد چرخه رنج می شود ، چرا؟ چون پول اینها نه اینقدر زیاد است و نه آنقدر قدرت دارد که بازار را نزولی کند و یا صعودی نماید .
البته همانگونه که قبال نیز اشاره شد ، یک چرخه دیگر هم در بازار وجود دارد که خیلی کم در بازار دیده می شود و آن چرخه است ، اسپایک یک مدل از ِلگ است ، وقتی در لگ قیمتی، خصوصیت قدرت نمایان میشود تبدیل به یک اِکستِنشن میشود ، همانطور که لگ های ضعیف را کارکشن می گوییم .
اما یک مدل دیگری ِلگ داریم که این لگ اکستنشن ِرکشن نیست بلکه اِسپایک است یعنی خیلی قویتر از اکستنشن است و نشانه های قدرت در آن خیلی بیشتر است . این چرخه کال از یک اکستنشن قوی ساخته شده که به خاطر آرایش کندلی خاصی که دارد به آن اسپایک گفته میشود . این حرکت در ابتدای روند جدید دیده می شود و معامله گران موثر بنا به هر دلیلی رانت ، فاندامنتال ، دستور و یا .. وقتی پولهایشان را وارد بازار می کنند ، وقتی میدانند در ابتدای روند قرار است وارد شوند ، نمی آیند با پول کم وارد شوند بلکه با پولهای بزرگ وارد می شوند تا سود بیشتری ببرند ، در نتیجه فشار خیلی زیادی پشت قیمت وجود دارد و این امر سبب میگردد یک اکستنشن پرقدرت تشکیل شود و تنها یک توقفی در حد 3-5 کندل استال داشته باشد و بعد از آن به اسپایک خود ادامه دهد.